- غم آشیان
- آشیان غم، غم خانه، کنایه از دنیا
معنی غم آشیان - جستجوی لغت در جدول جو
- غم آشیان
- غم خانه آشیان اندوه، دنیا جهان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دو پرنده که در یک آشیانه به سر ببرند، دو نفر که در یک خانه زندگانی کنند، هم خانه
دو یا چند کس یا جانور که در یک جا مقام دارند، برابر همسر
کنایه از غصه خوردن، اندوه خوردن، غم خوردن
کشیدن غم و اندوه تحمل غم
هم خانه بودن هم منزل بودن، همسری برابری: کجاباهمای سربارگاهش تواندزدن لاف هم آشیانی. (وحشی)
نشانندۀ غم، تسکین دهندۀ غم و اندوه
غم آشامنده، غمخوار، غمخور، آنکه غم و اندوه بخورد، برای مثال غم آشامان به هم چون جام بخشند / دو عالم را به رشحی کام بخشند (ظهوری - لغتنامه - غم آشام)
نشانده غم، تسکین دهنده اندوه
آنکه غم و اندوه خورد